داستان كوتاه خون دهي

ساخت وبلاگ

امکانات وب


انتخاب بهترين وبلاگ ماه
-->-->-->
-->-->-->

Fund4y

-->-->-->
-->-->-->Submit ExpressSearch Engine Placement-->-->-->-->
پربازدید ترین ها

ارسال لینک2TXEIiuEcnnp53ePS4gcNtNiiN4

        شخصی که خیلی ادعای پهلوانی می کرد رفته بود خون بده. وقتی کیسه خون را آوردند که خونش را بگیرند.
به پرستار گفت: آبجی! کیسه چیه؟ لوله بیار که به همه خون برسه.
ولی بعد از اینکه یک کیسه خون داد از حال رفت و ۴ تا کیسه خون بهش زدند تا به هوش بیاد.
وقتی به هوش آمد، بدون اینکه به روی خودش بیاره به پرستار گفت: دیگه کسی خون نمیخواد؟!

فان دي...
ما را در سایت فان دي دنبال می کنید

برچسب : مطلب,مطلب جالب,داستان,داستان جالب,داستان عبرت,دانلود كوتاه,داستان كوتاه جالب,داستان كوتاه خون دهي,داستان پهلوان,داستان حون,داستان كوتاه خون دادن,داستان كوتاه پهلوان و خون دادن, نویسنده : نبوي fund4y بازدید : 982 تاريخ : سه شنبه 17 دی 1392 ساعت: 11:28